نمایش «اتاق زبان» به کارگردانی حسن معینی، اقتباسی آزاد از نمایشنامه «در انتهای گلو» نوشته یوسف الگیندی (با ترجمه اسماعیل نجار) است که این روزها در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر اجرا میشود. معینی میگوید در این اثر نه از مهاجر عرب دفاع کرده و نه دو مأمور پلیس را محکوم میکند، بلکه بیواسطه مخاطب را به دل یک موقعیت پسااستعماری میبرد.
روایت پسااستعماری و تردید در «رویای آمریکایی»
در «اتاق زبان»، یک نویسنده مهاجر عرب در آمریکا به اتهام برهمزدن نظم متهم میشود و دو مأمور پلیس برای یافتن او به سراغ مهاجر عرب دیگری میروند. هرچند این رویای آمریکایی قرار بود مترادف آزادی باشد، اما در عمل مهاجران را شهروند درجه دو میسازد و زیر ذرهبین دستگاه امنیتی نگه میدارد.

رئال استیلیزه و میزانسنهای «کمینهگرا»
حسن معینی از تأثیر سکون و تأمل در خلق اتمسفر اضطرار میگوید. طراحی صحنه و حرکات بازیگران با حداقل فضا و دکور، خوانشهای بینامتنی را در اولویت قرار میدهد و تمام تمرکز روی زبان بدن و سکوت است.
دو نقطه قوت کلیدی «اتاق زبان»
- پذیرش ابهام: نمایش اصلاً صحبتی از بیگناهی یا گناه مهاجر نمیکند و فضای خاکستری را در مرکز داستان قرار میدهد.
- تأثیرگذاری حداقلی: سبک رئال استیلیزه با میزانسنهای خطی، مخاطب را مهمان تجربه خشونت و اضطراری میکند که تماشایش آزاردهنده اما فراموشنشدنی است.
این نمایش با بازی پویا باقری، محسن حسنزاده، مرتضی مظلومی، حامد مهینی، نازنین میهن و صدای ستاره فخاری هر شب ساعت ۲۰ به مدت ۷۰ دقیقه در تالار سایه میزبان علاقهمندان است. تجربه «اتاق زبان» نشان میدهد میتوان تئاتری ساخت که در عین بیقضاوتی، تیزی تیزبین اجتماعیاش را فرو نگذارد.