تهران، ایسنا – مجموعهای تازه از گزیده اشعار دو شاعر برجسته فرانسوی، آرتور رمبو با عنوان «زورقِ مست» و فیلیپ ژاکوته با نام «وهمِ سبز»، به گزینش و ترجمه محمدرضا پارسایار و با همکاری نشر فرهنگ نشر نو و آسیم منتشر و راهی بازار کتاب شد. این آثار در قالب مجموعه «کتابخانه شاعران جهان» عرضه میشوند که هدف آن معرفی ترجمههای سنجیده از شاعران مهم و تاثیرگذار ادبیات جهان است.
آرتور رمبو: شورشگر نابغه «زورقِ مست»
کتاب «زورقِ مست»، شامل گزیدهای از اشعار آرتور رمبو، در ۱۵۲ صفحه، با شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۲۰۰ هزار تومان منتشر شده است. رمبو (۱۸۴۵ – ۱۸۹۱) چهرهای دوگانه و شورشی داشت؛ دانشآموزی درخشان و پرکار در تحصیل، اما در عین حال کودکی بازیگوش و طغیانگر که از همان نوجوانی، نفرت از کار و بیزاری از وظیفه در او نمایان بود. در پانزدهسالگی، با کسب جوایز متعدد در یونانی، لاتین و بلاغت، استعداد بینظیر خود را به اثبات رساند و اشعار لاتینش به چاپ رسیدند. او در شانزدهسالگی نوشت: «میپندارم چه لذتی دارد اگر راه راست را در پیش گیرم و بروم، بیآنکه بدانم کجا هستم، بیآنکه کسی از این بابت نگران باشد، و پیوسته سرزمینهای تازه ببینم.»
رمبو، که خود را “کولیوار” میدانست، سفرهای بیشماری به نقاط مختلف جهان از جمله انگلستان، آلمان، مصر، یمن و حبشه داشت. این سرگردانیها و تجربههای سفر، عمیقاً در آثارش، به ویژه در «زورق مست»، که بازنمایی سرگردانی شاعر بر امواج است، منعکس شدهاند. رمبو شاعری نوگرا و “دزد آتش” بود که بر قافیهپردازان سنتگرا میتاخت. او معتقد بود: «نخستین درس برای کسی که میخواهد شاعر شود، شناخت کامل خویش است.» از دیدگاه او، شاعر باید به دنبال “زبانی جهانی” باشد که «همه چیز را در خود خلاصه میکند، عطرها، صداها، رنگها…» ویکتور هوگو در کودکی او را “شکسپیر کوچک” خوانده بود و بعدها شاعران بزرگی چون استفان مالارمه و آندره برتون از او تأسی جستند. رمبو به حق “بنیادگذار شعر نو” در فرانسه شناخته میشود.
متن پشت جلد کتاب «زورقِ مست» نیز گواهی بر روحیه پرشور و دردمند رمبو است: «بهراستی اما بس گریستم! سپیدهدمان غمانگیز است، هر ماه موحش است و هر خورشید جانگزاست، عشق گزنده مرا از رخوت مستیبخش آکنده است. کاش از هم بگسلم! کاش به دریا فروروم!»
فیلیپ ژاکوته: «وهمِ سبز» و شهود طبیعت
کتاب «وهم سبز»، سروده فیلیپ ژاکوته، در ۲۰۸ صفحه و با قیمت ۲۷۰ هزار تومان عرضه شده است. فیلیپ ژاکوته (۱۹۲۵ – ۲۰۲۱)، شاعر و مترجم فرانسویزبان اهل سوئیس، در محیطی روستایی چشم به جهان گشود. او در سالهای نوجوانی نخستین اشعارش را سرود و اولین کتابش در سال ۱۹۴۴ با نثری شاعرانه و رمانتیک منتشر شد.
ژاکوته فردی درونگرا بود که تنهاییاش در آثارش بازتاب داشت. او در پی اثبات این حقیقت بود که واقعیت نه صرفاً در جهان محسوس، بلکه در حکمت نهفته در چیزها یافت میشود. شهود شاعرانه او به دنبال کشف واقعیتی ثانوی ورای ظواهر بود. طبیعت جایگاه ویژهای در اشعار او دارد؛ شبکهای از نشانهها که به واقعیتی غیرمادی یا جوهری ناملموس و پنهان دلالت میکنند. او اغلب نداهای جهان را، که فراتر از هر زبان است، چون هیجاناتی عمیق و گذرا دریافت میکرد.

ژاکوته با شور و تواضع به نغمه جهان گوش میسپرد و نگاهش که به گذر نور و ظریفترین لرزشها در هستی حساس بود، به جنبه دیگری از جهان میپرداخت. تعمق او در طبیعت تنها برای تحسین بصری نبود، بلکه به دنبال کشف نظامی متعالی یا زبانی پنهان بود. او در پی یافتن سرچشمههای نور و حقیقت بود و معتقد بود «شاعر تنها میتواند به گردآوری تکههای پراکنده بهشت همت گمارد.» ترجمه اشعار ژاکوته به دلیل ترکیبات نامأنوس، دشوار است و کتاب «وهم سبز» نخستین اثری است که از این شاعر برجسته به فارسی منتشر میشود. پارسایار نام “وهم سبز” را به دلیل حضور پررنگ و خیالانگیز طبیعت در اشعار ژاکوته انتخاب کرده است. وی این ترجمه را مدیون دوست سویسی خود، ژیل دوکوروه، و خانم دکتر مهستی بحرینی میداند. فیلیپ ژاکوته در ۲۴ فوریه ۲۰۲۱، هنگام بازنگری این اثر، چشم از جهان فروبست و گزیدهای از آخرین اشعار او نیز به این مجموعه اضافه شده است.
نمونهای از شعر پشت جلد کتاب «وهم سبز»: «میسوزانمت جوانی با این هیمه که سبز بود، در روشنترین دود که برده باشد باد
ای روح که به اندکچیز هراسان میشوی، خاکِ پایان زمستان گوریست فقط برای زنبوران»
این دو کتاب، افزودهای ارزشمند به “کتابخانه شاعران جهان” محسوب میشوند؛ مجموعهای که به دنبال ارائه ترجمههای سنجیده و دقیق از اشعار شاعرانی است که فراتر از مرزهای جغرافیایی و زبانی، بر شعر جهانی اثر گذاشتهاند و نمایانگر اضطرابهای نو به نو روح بشری هستند.